تولیدی تم تولد نامبروان

تولید و پخش تم تولد و وسایل جشن با کیفیت به سراسر ایران

تولیدی تم تولد نامبروان

تولید و پخش تم تولد و وسایل جشن با کیفیت به سراسر ایران

سه شنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۴۳ ق.ظ

داستان تم تولد باله

تم تولد دخترانه باله

 

تم تولد دخترانه باله یکی از تم های تولد پرطرفدار در بین دخترخانم ها است.کارخانه تم تولد نامبروان این تم زیبا و دخترانه را با طراحی زیبا و خاص برای شما عزیزان آماده کرده است.

شما میتونید اینجا کلیک کنید و همین حالا تمام محصولات تم تولد باله را ببینید.اینجا کلیک کنید و تمام محصولات کارخانه تم تولد نامبروان را یکجا ببینید.

یا اینکه میتوانید همین حالا با شماره 09126006057 تماس بگیرید ☎ و با مشاورین ما صحبت کنید .    

عمده فروشی تم تولد دخترانه باله

راه اندازی یک مرکز عمده فروشی تم تولد یک شغل بسیار پرسود میباشد.شما می توانید با خرید مستقیم از کارخانه تم تولد نامبروان خودتان یک مرکز فروش عمده تم تولد در تهران یا شهرهای دیگر راه اندازی کنید.و همچنین میتوانید در عمده فروشی خود با فروش تم های زیبا و پرطرفداری مثل تم تولد دخترانه باله به سود بالایی دست یابید.

در طی این سال ها با بالا رفتن توان تولید ، عمده تم تولد و وسایل تولد در کارخانه تم تولد و وسایل جشن نامبروان و مزیت های فراوان این کارخانه همچون طراحی بهتر - کیفیت بالاتر - ارسال سریعتر - تنوع بیشتر و قیمت بسیار ارزان تر و مناسب تر نسبت به اجناس چینی و وارداتی از دیگر کشورها ، باعث خارج شدن رقبا شده است.

کارخانه تم تولد نامبروان تم های تولد زیبا و متنوع مثل تم تولد دخترانه باله را برای همه کسانی که دوست دارند شب جشن تولد خود را با یک تم تولد جذاب به شبی رویایی تبدیل کنند،آماده کرده است.

تم تولد دخترانه باله

رقصنده باله

در یک دهکده کوچک دختر جوانی با پدر و مادرش زندگی می کرد.زندگی آنها به سختی می گذشت.پدر برای گذراندن زندگی ساعتها در مزرعه کار   می کرد و مادر هم در خانه مربا و کلوچه درست می کرد تا پدرش آخر هفته آنها را برای فروش به شهر ببرد.دختر بعد از یک روز کار سخت شبها در اتاقش غرق رویا می شد.

او خودش را با لباس زیبا روی سکوی زیبا می دید که می رقصد.آنقدربا اعتماد به نفس روی نوک پاهایش می چرخد و می رقصد که همه برایش ایستاده دست می زنند اما این ها همه اش خیالات است و او فقط در تنهایی در اتاقش می تواند برقصد.

مدتی بعد پدرش بیمار می شود و دختر مجبور می شود برای کار به شهر برود و در خانه ی خانم مارگارت مشغول به کار شود.مارگارت دختری هم سن و سال امیلی داشت به اسم آنیا.

آنیا هر روز به کلاس رقص می رفت و وقت هایی که در خانه بود مرتب تمرین می کرد چون مادرش خیلی روی این موضوع حساس بود و دلش می خواست که دخترش بهترین رقاص شود.با این که آنیا خیلی تلاش  می کرد و زیبا می رقصید اما مارگارت اصلا از او راضی نبود و مدام او را سرزنش می کرد.

یک روز وقتی طبق معمول امیلی رقصیدن آنیا را یواشکی نگاه می کرد؛او متوجه شد.امیلی دست و پایش را گم کرد می خواست برایش توضیح بدهد می ترسید که او را اخراج کنند.اما نگاه آنیا با نگاه کسی که از چیزی عصبانی است فرق می کرد.

به او لبخند زد و گفت:خوب چرا یواشکی نگاه می کنی؟بیا تو!و بعد دوباره شروع به رقصیدن کرد او روی نوک پاهایش ایستاد؛چنان با مهارت می رقصید و می چرخید انگار که دست و پایش جادو شده اند.

آرزوی یک رقصنده

رقصش که تمام شد امیلی او را تشویق کرد و گفت:تو بهترین بالرین هستی؛من تا حالا ندیدم کسی مثل تو برقصد.چهره آنیا رنگ غم گرفت وگفت اما عقیده مادرم این نیست؛او می گوید من استعداد ندارم.

امیلی ناراحت شد و گفت این حقیقت ندارد؛تو خیلی زیبا می رقصی.آنیا گفت بیا باهم برقصیم.من که می دانم تو شبها در اتاقت می رقصی.امیلی قبول کرد و باهم شروع به رقصیدن کردند.

بعد از مدتی آنیا دست از رقص کشید و به امیلی نگاه می کرد.او غرق در رقصیدن بود چون برای اولین باربود که با موسیقی می رقصید. به نظرش  این کار لذت بخش ترین کار دنیا بود.وقتی که تمام شد آنیا پرسید کجا یاد گرفتی؟تو کارت خیلی خوب است.

امیلی گفت:همیشه در خانه درتنهایی با خودم می رقصیدم.آنیا از او دعوت کرد که با او به کلاس رقص بیاید و باهم در مسابقه شرکت کنند.اولش قبول نکرد اما با اصرار او صبح فردا راهی کلاس شدند.

مارگارت به محض دیدن امیلی پرسید این دختر راکجا می بری؟آنیا گفت مادر شما رقص او را ندیده اید.باید با من به کلاس بیاید اما مارگارت این اجازه را نداد.آنها رفتند و امیلی ماند و رویایی که همان ابتدا ناکام ماند.

مدتی همان جا ایستاد اما برای اینکه فراموش کند شروع به تمیز کردن کرد.همه جا برق می زد وقتی آنها برگشتند مارگارت یه نگاهی به اطراف انداخت و با پوزخندی گفت:دیدی هرکسی را برای کاری ساختند.

آنیا دوست نداشت مادرش با دیگران اینگونه رفتار کند برای همین به اتاق امیلی رفت و از او دلجویی کرد و تصمیم گرفتند در نبود مارگارت باهم تمرین کنند تا روز نمایش و مسابقه.همان طور هم شد آنها همیشه تمرین می کردند تا روز مسابقه رسید.

تم تولد دخترانه باله

لحظه رویایی

صبح آنروز آنیا لباس زیبایی به او داد و گفت من در سالن منتظرتم.بعد از رفتن آنها امیلی دستی به سر و صورتش کشید و موهای بلوندش را بالای سرش بست و راهی شد.وقتی به سالن رسید از دیدن جمعیت خودش را باخت.

با خودش گفت:من نمی توانم.من همه چیز را خراب می کنم.همین که خواست به خانه برگردد آنیا او را صدا زد و گفت الان نوبت ما می شود باید آماده شویم.امیلی ناچارا لباس پوشید اما هنوز می ترسید.آنیا دستش را گرفت و باهم به روی سکو رفتند.

امیلی نفسی عمیق کشید؛همه به آنها نگاه می کردند.مارگارت با دیدن امیلی کنار دخترش،خونش به جوش آمد اما چاره ای نداشت و باید صبر می کرد.موسیقی پخش شد هر دو شروع به رقصیدن کردن چنان زیبا آن حرکات راانجام می دادن که هیچ کس چشمانش را ازآنها برنمیداشت حتی مارگارت.

امیلی و آنیا همدیگر را کامل کرده بودند،می چرخیدند و می رقصیدند.وقتی موسیقی به پایان رسید آنها لحظاتی می شد که به حالت تعظیم رو به تماشاچیان ایستاده بودند و همه ایستاده برای آنها دست می زدند و تشویقشان می کردند درست مثل رویایی که امیلی همیشه می دید.

تم تولد دخترانه باله

نمایندگی فروش کارخانه تم تولد نامبروان

کارخانه تم تولد نامبروان در شهر های بسیاری چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور ، نمایندگی های عمده فروشی لوازم تولد و تم تولد دخترانه باربی و همچنین خرید عمده انواع محصولات نورافشانی را مخصوص برگزاری جشن تولد مدرن ، اهدا میکند .

برای کسب اطلاعات درباره اخذ نمایندگی این کارخانه در بخش ها متفاوت عمده فروشی انواع ابزار آتش بازی، عمده فروشی لوازم تولد و یا هر بخش دیگر برگزاری جشن تولد مدرن میتوانید با شماره 09126006057 تماس بگیرید ☎ .

کارخانه تم تولد و وسایل جشن نامبروان دارای دو سایت است . یکی از این سایت ها به عنوان سایت کاتالوگ محصول عمل میکند و سایت دوم هم به عنوان سایت اطلاع رسان و کمک کننده به تمامی نمایندگان عمده فروشی لوازم تولد و نمایندگان بخش های مختلف استفاده میشود.

از شما دعوت میکنیم از هر دو سایت دیدن کنید.

برای دیدن سایت کاتالوگ محصول لطفا اینجا کلیک کنید .

و برای دیدن سایت کمک و همکاری لطفا اینجا کلیک کنید .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی