تم تولد دخترانه تاج صورتی

کی میدونه تم تولد تاج صورتی از کجا اومده و چطور شده که انقدر محبوبه؟

میتونید اینجا کلیک کنید و همین حالا تمام محصولات تم تولد تاج صورتی را ببینید.

و یا اینجا کلیک کنید و تمام محصولات کارخانه تم تولد نامبروان را یکجا ببینید.

نویسنده ما فکر میکنه ماجرای تم تولد تاج صورتی اینطوری بود ....

در زمانهای قدیم سرزمینی بود که یک پادشاه خوب و مهربان و یک پرنسس زیبا به اسم ملینا داشت .

ملینا خیلی خیال پرداز و رویایی بود و به رنگ صورتی هم علاقه زیادی داشت و میشه گفت عاشق این رنگ بود ، اونقدر که همه وسایل شخصیش ،کمد و تختش ، تمام لباس هاش و پرده های اتاقش و هرچیز دیگه ای که فکرش رو بکنید صورتی بود.

پرنسس ملینا یک گربه سفید و پشمالو داشت که همیشه یک پاپیون صورتی بزرگ دور گردنش بسته شده بود و برای همین اون رو صورتی صدا میزدند. ملینا دلش میخواست همه جا صورتی باشه ... آسمون ، دریا ، گلها و درختها و خلاصه همه چیز...! اینفکر همیشه با اون بود .

باغ مخفی

یک روز که ملینا اطراف قصر قدم میزد یاد باغ مخفی افتاد که خیلی وقت پیش یکبار به آنجا رفته بود. هرچند که ورود به آن باغ ممنوع شده بود ولی پرنسس خیلی دوست داشت یکبار دیگه اونجا رو ببینه .

خیلی آروم و بی سر و صدا در مخفی باغ که با پیچک مخفی شده بود رو باز کرد و با گربه اش وارد باغ شدند. هنوز هم باغ زیبا و بی نظیر بود ،میشه گفت یک باغ جادویی بود چون پدر ملینا بهش گفته بود که اینجا گلی هست که آرزوها رو برآورده میکنه.

اطراف باغ را زیر و رو کرد ،دور برکه و زیر تمام درختان و تخته سنگ ها رو گشت اما گل جادویی رو پیدا نکرد. ناامید شد و زیر یکی از درختان بلوط نشست.

همانطور که گربه اش رو ناز میکرد با خودش گفت : کاش میشد توی دنیای صورتی زندگی کنیم تا همه میفهمیدند صورتی بهترین رنگ دنیاست .

یک دفعه گل کوچیکی که کنارش بود به طرز عجیبی درخشید و با یک چشم به هم زدن همه جا صورتی شد. ملینا باورش نمیشد و با خودش گفت این گل که اینجا نبود...! ولی خیلی زود این موضوع رو فراموش کرد و جذب محیط اطرافش شد.

سریع از باغ بیرون رفت . بیرون از باغ هم همه چیز صورتی بود حتی لباسهای سربازان ،که واقعا خنده دار شده بودند . دنیا صورتی شده بود گلها و درختان ، آسمان و زمین خلاصه همه چیز به جز تاج طلایی پادشاه.

پادشاه که مرد عاقل و باتدبیری بود بلافاصله فهمید که اینها زیرسر پرنسس است ولی چیزی نگفت چون مطمئن بود که خیلی زود ملینا متوجه اشتباهش میشود.

اشتباه بزرگ

روزهای اول ملینا غرق در شادی بود اما کم کم همه چیز برایش تکراری و خسته کننده شد. دلش برای گلهای رنگارنگ قصر تنگ شده بود ، دوست داشت دوباره همه چیز به حالت قبل برگرده تا بتونه به آسمون آبی و ابرهای سفیدش خیره بشه.

بغضش گرفت ، اونقدرها هم که فکرش رو میکرد همه چیز با رنگ صورتی زیبا نبود . مردم هم غمگین بنظر میرسیدند و بچه ها دیگه شور و اشتیاق برای بازی کردن نداشتند و پرنسس خودش رو مقصر همه این اتفاقات میدونست.

او دوباره به باغ مخفی برگشت و دنبال گل آرزو گشت ، ولی باز هم اونو پیدا نکرد . نا امید و غمگین کنار برکه نشست ،اشک مهمان چشمهاش شد و از ته دل آه میکشید.

با خودش گفت :کاش میتونستم اون گل رو پیدا کنم و بهش بگم از آرزویی که کردم پشیمونم و دلم میخواد دنیا مثل قبل باشه ، رنگارنگ و زیبا درست همونطوری که خدای بزرگ آفریده .

یهو گلی کنار ملینا درخشید و همه چیز به حالت قبل برگشت .ملینا به گل نگاه کرد و فهمید این گل تنها زمانی که از ته دل آرزو کنی خودش رو نشون میده و فرقی نداره کجای باغ باشی. به گل زیبا نگاه کرد و از اون تشکر کرد و به قصر برگشت.

از آن روز به بعد پرنسس قصه ی ما از دیدن همه رنگها در کنار هم لذت میبرد و دکور اتاقش تغییر کرده بود و حتی لباس های رنگارنگ هم میپوشید و تنها گربه بود که با همان پاپیون صورتی بزرگش در قصر میچرخید.

طراحی تم تولد تاج صورتی

این هم از داستان تم تولد تاج صورتی . هر چند که این داستان ساخته ذهن نویسنده است ولی من دوست دارم که اینو باور کنم و شنیدن این داستان باعث میشه بیشتر از قبل تم تولد تاج صورتی رو دوست داشته باشم و بخوام که از محصولات با این طرح استفاده کنم.

کارخانه تم تولد و وسایل جشن نامبروان تم تولد تاج صورتی را به همراه بیش از 85 تم تولد زیبا و جذاب دیگر طراحی و تولید نموده است و در اختیار شما عزیزان قرار میدهد.

میتوانید برای اخذ نمایندگی و کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09905725137 تماس بگیرید.